
رقابت هر روزه در فضای توسعه محصولات دیجیتال به این معناست که طراحان بیش از هر زمان دیگری تحت فشار هستن و نه تنها برای ارائه محصولات بهتر از دیگران، بلکه برای ارائه سریعتر نسبت به دیگران. این فشار، عصر جدیدی از کار با Agile UX رو به همراه آورده که به تیم های طراحی اجازه میده تا بازخورد کاربران رو خیلی زودتر جمع آوری کنن و به سرعت تکرار و اصلاح کنن. در کنارش Lean UX مطرح میشه که یک رویکرد طراحی مشارکتی مبتنی بر کار چابک (Agile UX)، که بر حل مشکلات و به حداقل رساندن اتلاف وقت تمرکز داره. در این نوشته درباره همین موضوع قراره صحبت کنیم:
Lean UX یک استراتژی طراحی هست که بر اساس روشهای ناب-چابک برای گام به گام کردن فرآیند طراحی بنا شده و تلاش میکنه تا اتلاف وقت و تلاش در طول فرآیند طراحی رو به حداقل برسونه و روی این موضوع تمرکز داره.
در حالی که ممکنه این موضوع به اندازه کافی ساده به نظر برسه، اما Lean UX اخیراً دنیای طراحی رو تحت تاثیر قرار داده، به شکلی که بسیاری ادعا میکنن که این قله ی تکامل روش طراحی هست!
ما در مدرسه تجربه کاربری کلمه “Lean” را “ناب” نامگذاری و استفاده میکنیم
Lean UX چیه؟
یک معمار رو تصور کنین که در ابتدای پروژه، اطلاعاتی از نیازهای صاحب خونه رو میگیره و شروع به ساختن اون خونه میکنه. معمار با گرفتن تاییدیه اولیه از صاحب خونه، با اعتماد به نفس کارش رو جلو میبره اما بی خبر از اینکه صاحب خونه سلیقهاش عوض شده یا خانوادهاش بزرگتر شده. در نهایت معمار مجبور میشه کل خونه رو خراب کنه و از نو شروع کنه، چون نتیجه نهایی با نیازهای صاحب خونه همخوانی نداره. این فرآیند باعث هدر رفتن ملیاردها تومان و ماهها زمان میشه. کاری که معمار باید انجام میداد این بود که در هر مرحله پلانهای اولیهای طراحی کنه و مطمئن بشه که صاحب خونه کاملا راضیه، اون هم قبل از اینکه حتی یک ریال خرج بشه. به همین سادگی میشد جلوی اون همه هدر رفت هزینه و زمان رو گرفت!
دقیقا همین اتفاق در چرخه طراحی هم می افته. خیلی وقت ها طراحان با تمام قوا روی محصول کار میکنن و بعد یا نیازمندی ها تغییر میکنن یا ذینفعان از نتیجه راضی نیستن. این باعث میشه ماهها کار سخت و تحقیق بیفایده بشه و کل تیم رو مجبور به شروع دوباره میکنه که این خودش باعث هدر رفتن زمان، پول و منابع شرکت میشه.
این همون چیزی هست که Lean UX میخواد تغییر بده.

Lean UX یک رویکرد مشارکتی و کاربرمحور به طراحیه که بر اساس روش محبوب “طراحی چابک” (Agile Design) بنا شده. در طراحی چابک، مراحل طراحی به جای اینکه به صورت خطی دنبال هم بیان، به موازات هم پیش میرن اما Lean UX روی به حداقل رساندن اتلاف زمان، پول و منابع در طول چرخه طراحی تمرکز داره.
رویکرد Lean UX به این شکله که اولین نمونه اولیه (prototype) برای محصول همیشه اشتباهاتی داره و نیاز به بهبود داره. پس، با ساخت یک “محصول با حداقل قابلیت پذیرش” (MVP) و با کمترین امکانات ضروری برای انجام تست کاربری میشه نقاط درد کاربر رو شناسایی کرد. این رویکرد بر پیدا کردن راهحل برای مشکلات و بعد از اون بهبود و خلق راه حلها بر اساس بازخورد کاربران تمرکز داره.
فرایند پیدا کردن این راهحلها با عنوان “روش فرضیه و آزمون” (Assumption and Hypothesis Method) شناخته میشه. با بررسی مشکلات، باید بتونین یک “بیان مسئله” (Problem Statement) تدوین کنین که بعد از اون به مجموعهای از “فرضیهها” یا در واقع چیزهایی که فکر میکنین درست هستن تبدیل بشه.
ایجاد فرضیهها معمولا شامل یک جلسه طوفان فکری (Brainstorm) تیمی هست که در اون همه بر اساس مشکلات، مجموعهای از سوالات مطرح میکنن تا به فرضیهها شکل بدن. بعد از اینکه فرضیههای خودتون رو پیدا کردین، میتونین برای آزمایش اونها یک “فرضیه” (Hypothesis) ارائه کنین. برای مثال، ممکنه فرض کنین که اضافه کردن یک ویژگی خاص به محصول، کاربردپذیری رو تا ۳۵ درصد افزایش میده. اگر نتونین صحت این فرضیه را ثابت کنین، میدونین که در مسیر اشتباهی قرار گرفتین و باید تصمیم جدیدی بگیرین.
تا الان به این فکر کردین که به طور طبیعی، Lean UX به فرآیند طراحی دیجیتال اشاره میکنه. بله درسته اما در واقع برگرفته از “تولید ناب” (Lean Manufacturing)هست. این تکنیکی قدیمی هست که تلاش میکنه مراحل غیرضروری در فرآیند تولید که ارزش مستقیمی برای مشتری ندارن رو به حداقل برسونه. این تکنیک برای اولین بار در دهه ۹۰ میلادی با اشاره به “سیستم تولید تویوتا” (Toyota Production System) مستند شد که در اون، به رشد تویوتا به عنوان یکی از بزرگترین شرکتهای خودروسازی جهان کمک کرد.

۳ مرحله اساسی در Lean UX
۱) ساخت (Build): یک نمونه اولیه ابتدایی از محصول ایجاد میکنیم که اسکلت و عناصر ضروری طراحی محصول رو مشخص میکنن.
۲) سنجش (Measure): بر اساس نمونه اولیه که ساختیم، یک دور تست کاربری انجام میدیم و فرضیه هایی که داشتیم رو ارزیابی میکنیم.
۳) یادگیری (Learn): بازخورد جمعآوریشده رو تجزیه و تحلیل میکنیم و قبل از اینکه طراحی رو به مرحله بعد ببریم، اصلاحات لازم رو انجام میدیم.
این چرخه رو تا زمانی که محصول نهایی ایجاد بشه، تکرار میکنیم.
اصول اصلی Lean UX
Lean UX دارای ۵ اصل اساسی هست:
- ۱) به عنوان یک تیم عمل کنین
- ۲) مشکل درست رو حل کنین
- ۳) به طور مشارکتی طراحی کنین
- ۴) انعطافپذیری رو تمرین کنین
- ۵) کاهش تأکید بر خروجی ها
برای درک بهتر، اجازه بدین به هر کدوم از این اصول با جزئیات بیشتر نگاه کنیم:
۱) به عنوان یک تیم عمل کنین
اولین اصل کلیدی Lean UX کار کردن به عنوان یک تیم هست.
برخلاف مدل های سنتی که دادن وظایف بر اساس مهارت و تفکیک تیمهای طراحی، طراحان، طراحان محصول، مهندسان و توسعهدهندگان رو گرد هم میاوردن تا با هم کار کنن.
داشتن یک تیم متنوع با انبوهی از پیشینهها و رشتههای مختلف به این معنیه که شما راه حل های متنوع تر و جامع تری برای مشکلاتی که در تست کاربری مطرح میشن، ارائه میکنین. به علاوه به ایجاد درک مشترکی از کاربر و مسائلی که در فرآیند طراحی با اونها روبرو هستین هم کمک میکنه. همانطور که تصور میکنین، این موضوع به آسانی قابل گفتنه تا انجام دادن، اما اونقدر ارزش داره که بتونیم بهش عادت کنیم.
۲) مشکل درست رو حل کنین
دومین اصل Lean UX حل مشکلات درست به جای مشکلات اشتباه هست.
Lean UX به شدت به حلقهای از یادگیری که به طور مداوم به وسیله بازخورد ها تسهیل شده تکیه میکنه. با دریافت این بازخورد ها، تیم میتونه با درک عمیقتر از موضوع، روی حل مشکل درست تمرکز کنه. با کار در بخشهای کوچک، به عنوان مثال یک جلسه بازخورد هفتگی که یک هفته کار رو تحت تأثیر قرار میده، قادر هستین که بدون هیچ ریسک بزرگی روی یافتن راهحل ها تمرکز کنین. اگه راه حل شما کار نکنه و نیاز به بازنگری مسئله داشته باشین، به این ترتیب فقط یک هفته رو هدر دادین، نه ۳ یا ۴ ماه!
۳) به طور مشارکتی طراحی کنین
سومین و شاید مهمترین اصل Lean UX، همکاری هست.
در دنیای طراحی، گام رو به رشدی به سمت شرح وظایف متعدد برای طراحان و دور شدن از محدود کردن اونها به نقش های خاص و تخصصی وجود داره. این مورد برای طراحانی که میتونن در رشتههای مختلف کار کنن، مسیری رو خلق میکنه که در اون میتونن در اون همکاری های بیشتری رو با افراد مختلف در تیم داشته باشن که در واقع میتونه آیندهای که Lean UX در اون شکوفا بشه.
یکی از راههای تسهیل همکاری بین تیمها، داشتن یک تخته وایتبرد مشترک یا دیوار رنگآمیزیشده سفیده که به هر کسی اجازه بده ایدهها و افکار خودش رو اضافه کنه. تقریبا شبیه به کاری که در جلسات نمودار وابستگی در طراحی تجربه کاربری انجام میدیم.
۴) انعطافپذیری رو تمرین کنین
چهارمین اصل اساسی تجربه کاربری ناب انعطافپذیری است.
در UX سنتی، شما همیشه با سطح بالایی از عدم قطعیت کار میکنین اما رویکرد سنتی سعی در تغییر اون داره. این در Lean UX داستان دیگه ای هست، به شکلی که شما همیشه باید فرض کنین که برنامه تغییر میکنه و بنابراین باید بر اساس اون برنامهریزی کنیم.
برای مثال، دور دوم تست کاربری شما ممکنه به این معنی باشه که فرضیات اولیه شما اشتباهبوده و باید به نقطه اول برگردین. این ممکنه خلاف غریزه برخی افراد باشه و بسیاری به جای اون وسوسه بشن که تغییرات جزئی ایجاد کنن و به کار خودشون ادامه بدن. اما انعطاف پذیری برای فرآیند تجربه کاربری ناب کاملا حیاتیه!
۵) کاهش تأکید بر خروجی ها
پنجمین و آخرین اصل اساسی تجربه کاربری ناب کاهش تأکید بر طراحی برای خروجیها هست.
در حالی که طراحی سنتی روی کارهای مقدماتی تمرکز داره، Lean UX تلاش میکنه فرآیند طراحی شما در حین کار رو برای سازگاری بیشتر تنظیم کنه. البته یادتون نره که این به این معنا نیست که Lean UX فاقد خروجیه؛ در حقیقت میگه که شما باید مشخص کنین که چه گفتگویی برای حرکت به مرحله بعدی باید انجام بشه و به طور خلاصه، تجربه کاربری ناب در فرآیند طراحی بر گفتگوها بین تیم ها و افراد به جای ارائه خروجیها تأکید میکنه.
با توجه به این ۵ اصل، ممکنه متوجه شده باشین که Lean UX در واقع با فرآیند تفکر طراحی (design thinking) در چندین مورد همپوشانی داره.
رویکرد طوفان فکری برای پیدا کردن راهحلها (و سپس آزمایش اون راهحلها) هم مثل توجه به کاربر، بخش کلیدی از فرآیند تفکر طراحیه. به علاوه، ایجاد همدلی (empathy) جزء جداییناپذیر Lean UX هست و بخش ضروری از فرآیند تفکر طراحیه.
توجه دقیق به نیازهای کاربر یک رویکرد درست از تفکر طراحیه. حتی میشه گفت که Lean UX به روشهای گوناگون از فرآیند تفکر طراحی الهام میگیره و اون رو دنبال میکنه!

تفاوت بین Lean UX و UX سنتی چیه؟
در حالی که UX سنتی بر اساس تست کاربری که در ابتدای پروژه انجام میشه بر خروجی های دقیق تمرکز میکنه، Lean UX بیشتر روی بهبود محصول در حین کار تمرکز میکنه تا اطمینان حاصل کنه که نتیجه نهایی بهترین حالتِ ممکنه.
در تجربه کاربری ناب، شما دائماً سؤال میکنین که چه تغییرات و پیشرفتهایی رو میتونیم در حال حاضر ایجاد کنیم، به جای اینکه صبر کنیم تا محصول نهایی تمام بشه و سپس اصلاحات یا پیشرفتهای لازم رو انجام بدیم.
در نهایت، در حالی که تجربه کاربری سنتی و تجربه کاربری ناب از اصول مشابهی برای تست کاربری استفاده میکنن، Lean UX تمایل داره تا حد زیادی کمدقتتر و در نتیجه بسیار سریعتر باشه. در حالی که UX سنتی ماهها زمان و هزینه رو صرف تجزیه و تحلیل بازخورد با جزئیات دقیق میکنه، تجربه کاربری ناب تمایل داره این نویز رو حذف کنه و صرفاً به دادههای خام نگاه کنه تا بفهمه چه تغییرات فوری باید انجام بشه.
به طور خلاصه، بسیاری Lean UX رو یادگیری محور میدونن در حالی که UX سنتی رو نتیجه محور!
مزایای استفاده از Lean UX
تجربه کاربری ناب (Lean UX)، با اجازه دادن به تیمهای طراحی برای به حداکثر رساندن خروجی و به حداقل رساندن اتلاف زمان و هزینه، تیمهای طراحی میتونن هر مرحله از طراحی رو بسیار سریعتر طی کنن. علاوه بر این، ماهیت مشارکتی Lean UX همافزایی و مشارکت رو در درون تیم ایجاد میکنه و به همه اجازه میده تا نه تنها نگرانیهای خودشون رو بیان کنن، بلکه اونها رو آزمایش کنن.
به علاوه دریافت بازخورد کاربر در اسرع وقت مزایای بسیار زیادی داره. به دست آوردن اطلاعات اولیه در مورد کاربردپذیری محصولِ شما به معنای تصمیمات طراحی بهتر در آینده هست. همینطور به طراحان این امکان رو میده که در مراحل اولیه بدون هیچ عواقب بزرگی فرضیات خودشون رو آزمایش کنن. به این ترتیب، اندازهگیری موفقیت و شکست و طراحی بر اساس اون آسانتر میشه. در واقع برای طراحان، این روش بسیار هوشمندانهتره هست.
در مجموع، طراحان بیشتری در حال روی آوردن به Lean UX به عنوان رویکرد طراحی آینده هستن.
امیدواریم که تمامی اطلاعاتی که در این نوشته در اختیارتون قرار دادیم و این مزایا به اندازه کافی محکم بوده باشن تا رویکرد تیم خوردتون رو برای طراحی ها «به سبک Lean» انجام بدید.
اگه تجربه ای در استفاده از این روش داشتین در کامنت ها با ما و بقیه دوستانتون در مدرسه تجربه کاربری به اشتراک بذارین 🙂