
در تست کاربرد پذیری باید عناصر مختلفی تحت عنوان “عناصر کاربردپذیری” رو بررسی کنیم تا بتونیم یک محصول کاربرپذیر داشته باشیم. علاوه بر محتوا، در نظر گرفتن مسائل توسعه و طراحی برای کاربرپذیری هم مهم هستن. در این آموزش UX این موارد رو تشریح میکنیم:
اهمیت سرور در تست کاربردپذیری
سرورهای آنلاین استفاده شده برای میزبانی اپلیکیشن یا وبسایت یکی از عناصر کاربردپذیری هست. در هنگام انتخاب سرور باید به عوامل زیر توجه کرد:
سرعت بارگزاری (Speed)
گوگل تا حدودی بر اساس کاربرپذیری رتبهبندی میکنه. سرعت بارگذاری صفحههای شما یکی از عوامل رتبهبندی هست همینطور سرعت بارگذاری هم یکی از پارامتر های بهینهسازی موتور جستجو (SEO) هست. یک وبسایت که برای بارگذاری خیلی کند عمل میکنه باعث نارضایتی کاربر میشه و گاها کاربر با یکی دو بار تلاش کردن و به نتیجه نرسیدن, ترجیح میده از اون سرویس استفاده نکنه. سرورها تأثیری بسیار زیادی بر سرعت بارگذاری صفحه دارن که بستگی به منابع موجود روی سرور داره البته که طراح محصول هم تأثیر بسیاری در این زمینه داره؛ از طریق روشی که تصاویر و گرافیک ها رو ارائه میکنه. مثلا استفاده از تصاویر SVG بسیار بهینه تر از تصاویر JPG یا PNG هستن.

قطع بودن سرویس (Downtime)
در طول قطعی یک سرویس، یک وبسایت یا اپلیکیشن به طور کامل قابل دسترسی نیست و در واقع میتوینم بگیم و با توجه به اینکه اکثر وب سایت ها یا اپلیکیشن ها در بازه های زمانی مختلفی امکان داره در دسترس نباشن پس ما به عنوان طراح تجربه کاربری و تست کننده کاربردپذیری باید این مورد رو مد نظر قرار بدیم و برای زمان قطعی برنامه مشخصی داشته باشیم یا حتی میتونیم از کیمیفیکیشن برای سرگرم کردن کاربر استفاده کنیم تا قطعی برطرف بشه. چیزی شبیه به بازی گوگل کروم در زمان قطع بودن اینترنت. یک تجربه بد ممکنه باعث بشه که کاربر دیگه از محصول ما استفاده نکنه!

کدهای HTML در تست کاربردپذیری
کدهای HTML خودتون رو در بهینه ترین شکل ممکن بر روی یک محصول قرار بدید چون یکی از فاکتور های مهم در گرفتن یک تست کاربردپذیری موفق هست و یکی از مهمترین عناصر کاربردپذیری به حساب میاد. تا این لحظه، فقط وبسایتها در حالت موبایل از رتبهبندی تجربه کاربری در گوگل بهرهمند میشن، اما حقیقتا باید در آینده ای نزدیک این موضوع برای همه پلتفرمها نیز فعال بشه. بعضی از ملاحظات کلیدی برای کدهای HTML رو به شرح زیر توضیح میدیم:
استفاده از برچسبهای ALT
برچسبهای ALT به همراه تصاویر استفاده میشن؛ این برچسبها به شما امکان میده تا اطلاعات اضافی درباره تصویر رو که به عنوان بخشی از متن اصلی نمایش داده نمیشه منتقل کنین. برچسبهای ALT به فهرستبندی در موتورهای جستجو کمک میکنن. در واقع اونها به شما امکان میدن تا درباره محتوای تصویر به موتور جستجو اطلاع رسانی کنین و به گوگل بفهمونید که این عکس درباره چه موضوعی هست.
صفحه 404 Not Found
لینکهای خراب ممکنه رخ بده، به ویژه در وبسایتهای بزرگ. اما بهتره همه لینکها رو به طور منظم آزمایش کنین و هر لینک خراب رو اصلاح کنین. این کار به صورت مداوم توسط سرچ کنسول گوگل Google Search Console انجام میشه و وقتی اون رو روی وبسایت فعال کنین میتونین این آنالیز رو انجام بدین. اما لازمه که شما یک راهکار مناسبی برای زمانی که کاربران با یک لینک خراب مواجه داشته باشین.
چیزی که این مشکل رو حل میکنه, صفحه “404 Not Found” هست. یک صفحه 404 خوب تلاش میکنه که به کاربر در بازگشت به یک تجربه مثبت کمک کنه. در طراحی صفحه 404 باید دقت کنین که حس نا امیدی که به کاربر دست داده رو التیام ببخشین و با متن یا تصویر طوری برخورد کنین که از این اتفاق ناراحتید و تلاش میکنین که دیگه رخ نده و دسترسی به برگشتن به صفحه اصلی یا حتی صفحات مرتبط با چیزی که کاربر به دنبال اون بوده رو فراهم کنین. به عنوان یک طراح، هیچ وقت این مسئله و مسائلی از این دست رو کوچک نبینین. این احترما های کوچک به کاربر در گوشه و کنار محصول, تاثیر فراوانی در گرفتن یک تجربه کاربری خوب داره.

عوامل بصری در تست کاربردپذیری
یکی دیگه از عناصر کاربردپذیری عوامل بصری هست که بر تجربه کاربری کلی تأثیر میذارن، عواملی هستن که به طور معمول، شما به عنوان طراح کنترل بیشتری بر اونها دارین. این به این معناست که باید به موارد زیر دقت ویژهای داشته باشین:
اندازه و رنگ فونت
فونتهایی رو انتخاب کنین که به راحتی قابل خواندن باشن. برای راحت خونده شدن متون, تضاد فونت و بک گراند رو مد نظر داشته باشین. اگه بخشی از کاربران شما سالخورده یا دارای محدودیت بینایی هستن، اندازه فونت رو بزرگتر کنین.
برندینگ
برندینگ، به ویژه لوگوی شرکت، به کاربران کمک میکنه تا بدونن در کجا هستن. براساس الگوهای حرکت چشم، مکان ایدهآل برای لوگو گوشه بالا و راست صفحه (زبان فارسی) هست. لوگو باید واضح و خوانا باشه.
رنگهای طرح
رنگها باید منظم باشن تا برندینگ رو منتقل کنن و همچنین جذابیت بصری رو ارائه کنن. به علاوه، باید قابلیت خواندن رو فراهم کنن به شکلی که وضوع و سلسله مراتب اطلاعات رو نیز منتقل کنن.
ناوبری
کاربران باید به سرعت و به راحتی از نقطه الف (نقطه ورود) به نقطه ب (جایی که میخوان باشن) برسن. این به معنای ارائه سیستمهای ناوبری مفید و کارآمد هست. کاربر باید در هر فلویی که هست بتونه به فلوی دیگری بره و محدودیتی در گردن در یک محصول نداشته باشه.
محتوا
طراح ممکنه مسئول ایجاد متن وبسایت نباشه، اما اونه که باید عناصر طراحی و متون رو در کنار هم قرار بده و تجربه ای لذت بخش رو ارائه کنه:
- عناوین – محتوا رو با استفاده از عناوین، زیرعناوین، و غیره رو به بخش های مختلف تقسیم کنین. در سراسر یک محصول, چشم کاربر رو با همین عناوین و سلسه مراتب عادت بدید تا همیشه بتونه اطلاعات مورد نیازش رو در کمترین زمان پیدا کنه.
- پاراگراف ها – پاراگراف ها رو به شکلی قابل تشخیص طراحی کنین همینطور میتونین اصول گشتالت رو به پاراگراف ها اعمال کنین تا روابط بین بلوکهای محتوا رو بهتر نشان بدید.
اگر با موارد دیگه ای آشنا هستین که میتونیم در تست های کاربردپذیری به اونها توجه کنیم در کامنت ها با ما در میون بگذارید 🙂