
اصطلاحات UX تجربه کاربری
در مدرسه تجربه کاربری، ما به عنوان جامعهای از علاقمندان به هنر و علم UX به بررسی عمیق اصول، مفاهیم، واژگان و تکنیکهای تجربه کاربری (اصطلاحات UX) و به صورت کلی به آموزش UX میپردازیم. اینجا مکانی هست که هر فرد، از افراد مبتدی گرفته تا افراد حرفه ای و متخصص، میتونن در دنیای پویای UX تجربه خودشون را گسترش بدهند.
در واژهنامه UX، اصطلاحات کلیدی، مفاهیم حیاتی، و اصول پایهای تجربه کاربری با به صورت مختصری مورد بررسی قرار میگیره و در مقالات آموزشی هم در مرود هر کدوم از این واژه ها به تفضیل برای شما شرح داده میشه. این واژهنامه نه تنها یک منبع اطلاعات جامع برای یادگیریه بلکه ابزاری قدرتمند برای بهبود درک شما از دنیای گسترده UX هم هست.
چرا اصطلاحات UX رو مطالعه کنیم؟
- آموزش جامع: واژهنامه ما شامل توضیحات جامع و روان برای درک بهتر اصطلاحات مختلفه.
- بروزرسانی مداوم: کلیه واژه ها و اصطلاحات به صورت مداوم بهروز میشه و با آخرین تحولات حوزه UX هماهنگ میشه.
- مشارکت جمعی: شما هم میتونین به افزایش غنای واژهنامه ما کمک کنین. با ارسال پیشنهادات خودتون، به جامعه ux ایران و همینطور مدرسه تجربه کاربری برای ارتقاء اطلاعات کمک کنین.
آخرین بروزرسانی: ۱۴۰۲/۱۲/۲۹
اصطلاح User Experience
عبارت User Experience یا UX یکی از اصطلاحات ux به معنای تجربه کاربری است. تجربهٔ کاربری شامل رفتارها، نگرشها و احساسات یک کاربر دربارهٔ استفاده از یک محصول است. تجربهٔ کاربری تمامی جنبههای کاربردی تعامل انسان با یک محصول دیجیتال رو در بر میگیره.
اصطلاح Accessibility
عبارت Accessibility یکی از اصطلاحات ux به معنای دسترسیپذیری است و منظور از دسترسیپذیری، اینه که یک محصول یا خدمت به چه اندازه و برای چه گروههایی قابل استفاده است. طراحی با رعایت اصول دسترسیپذیری به معنای در نظر گرفتن نیازهای افراد دارای معلولیته، این معلولیت میتونه جسمی، شنوایی و… باسه همینطور توجه به روشهای مختلفی که افراد ممکنه با محصول شما تعامل کنن به عنوان مثال، با استفاده از فناوریهای کمکی.
اصطلاح A/B testing
تست A/B در طراحی تجربه کاربری یک روش استفاده شده برای آزمایش دو نسخه مختلف از یک طراحیه تا ببینیم کدام نسخه بهترین عملکرد رو ارائه میده. عموما در زمان اجرای آزمایشات A/B، تنها یک عنصر یا قابلیت از طراحی رو تغییر میدیم که این امکان رو به ما میده که متوجه بشیم بین یک یا چند گزینه موجود کدام ویژگی مناسب تر و تاثیر گذاره.
اصطلاح Adobe XD
ادوبی ایکسدی یکی از محبوب ترین ابزارهای طراحی تجربه کاربری (UX) هست. برنامه Adobe Xd بر پایه وکتور برای ایجاد طرحهای سیمی، نمونهسازی، انیمیشنها و طراحی واسط کاربری (UI) استفاده میشه. رقیب اصلی این برنامه میتونیم به Figma اشاره کنیم.
اصطلاح Affinity map
نقشه پیوستگی یا نمودار پیوستگی یکی از اصطلاحات ux رو زمانی نیاز داریم که بخوایم اطلاعاتی کیفی که از کاربران داریم یا ایده هایی که داریم رو سازماندهی و دسته بندی کنیم به خاطر همین اونها رو روی یک تخته مینویسیم و گروه بندی میکنیم تا بتونیم دید بهتری از نیازها و مشکلات داشته باشیم. معمولا این اطلاعات قابل اندازه گیری نیستند و باید اونها رو در کنار هم تحلیل کنیم.
اصطلاح Affordances
Affordance ها یکی از اصطلاحات ux هستن که به استفاده یا هدفی میگیم که با توجه به توانایی های کاربر, یک عنصر در طراحی, قابلیت تحقق داشته باشه. به عنوان مثال، یک کمد امکان باز شدن داره ولی فقط زمانی کاربرد داره که دستگیره رو پیدا کنین یا یک خودرو قابلیت راندن داره اما فقط اگر بتونیم درب خودرو رو باز کنیم و خودرو رو روشن کنیم. در طراحی محصولات دیجیتال، هدف ایجاد عناصری هست که امکانات اونها با انتظارات کاربر هماهنگ باشه. به عنوان مثال، اگر یک دکمه طراحی میکنیم، احتمالاً کاربر انتظار داره بتونه روی اون کلیک کنه.
اصطلاح Agile UX
ساختن محصول با رویکرد طراحی و ساخت در نسخه های مختلف و در زمان کم رو رویکرد agile میگیم. چنین رویکردی در توسعه نرم افزارها هم مورد استفاده قرار میگیره و به تازگی در روندهای ux هم ادغام شده. در کل این روش با رویکرد سنتی که ابتدا نیازها رو در زمان طولانی بسنجیم و مطالعه و تحقیق کنیم و بعد شروع به ساختن محصول کنیم متفاوته.
اصطلاح Animation design
طراحی انیمیشن به فراید ایجاد تصاویر متحرک میگیم که به خصوص در interaction design کاربرد داره. از انیمیشن عموما برای ارائه بازخورد به کاربر پس از انجام یک عمل خاص استفاده میکنیم. مثلا، یک انیمیشن لودینگ که بعد از کلیک کردن کاربر روی یک دکمه, عملیات “بارگذاری” رو نشون میده. این انیمیشن به وضوح به کاربر میگه که عملیات درخواستی در حال انجامه.
اصطلاح (UX) Audit
در زمینه UX (تجربه کاربری)، اصطلاح “Audit” به معنای مرور یا بررسی جزئیات و وضعیت فعلی یک وبسایت، اپلیکیشن یا سامانه به منظور ارزیابی عملکرد و کیفیت و در واقع سلامت تجربه کاربری گفته میشه. این بررسی ممکنه شامل بررسی طراحی، ناوبری، فرآیندها و سایر عناصر مرتبط با تجربه کاربری باشه تا بهبودها و بهینهسازیهای ممکن شناسایی بشه.
اصطلاح Beta Testing
تست بتا یکی از اصطلاحات ux زمانی رخ میدهد که شما محصول ناتمامی را به یک گروه انتخابی از کاربران عرضه میکنین تا ببینین چطور در جهان واقعی عمل میکنه. این به شما امکان میده تا مشکلات، نقاط دردسرآور و نقاط قابل بهبود محصولِ بتای ناتمام خودتون رو پیش از توسعه و انتشار کاملش شناسایی کنین.
اصطلاح Brainstorming
طوفان فکری یکی از اصطلاحات ux و روش های دست یابی به ایده ها و حل مشکلات کاربران در طراحی تجربه کاربریه. طوفان فکری یا Brainstorming یک تکنیک ایده پردازی محبوبه که توسط طراحان UX استفاده میشه. اغلب این فعالیت به صورت گروهی انجام میشه و اصولاً شامل تولید ایدهها و به اشتراک گذاشتن اونها بدون فکر زیاد انجام میشه. همچنین میتونیم به تنهایی Brainstorming انجام بدیم و ایدههای خودمون در مورد یک موضوعی رو بنویسیم و به اونها فکر کنیم.
اصطلاح Brand identity
هویت برند، جوهر و اساس آنچه که یک محصول یا شرکت در واقعیت هست رو به تصویر میکشه و منتقل میکنه. این بر اساس ارزشهای شرکت و احساسی که میخواهیم مردم هنگام تعامل با محصول ما یا خدمت ما داشته باشن ساخته میشه.
تجربه کاربری یک محصول, نقشی بسیار مهمی در شکلدهی و تقویت هویت برند داره؛ بنابراین، به عنوان یک طراح تجربه کاربری (UX)، اهمیت داره که اون رو مد نظرمون داشته باشیم.
اصطلاح Breadcrumb
نمای کلی مسیر یک سیستم رو Breadcrumb می نامیم. مسیریابی نشان میده کاربر در کدوم قسمت از یک وبسایت یا محصول قرار داره. به عنوان مثال، اگه شما در حال مشاهده یک محصول در وبسایت دیجی کالا باشین, ممکنه بخواهید بدونید در کدوم زیر دسته از محصول قرار دارین و بتونید با یک کلیک به دسته های بالاتر برید.
مثلا: لوازم الکترونیکی > موبایل > لوازم جانبی موبایل
این لینکها نشان میدهد شما در کجا هستین و چطور به اونجا رسیدید
اصطلاح Card Sorting
مرتبسازی کارت یکی از روش های تحقیقاتی در زمینه تجربه کاربری (UX) هست که به شما قابلیت دستهبندی اطلاعات توسط کاربران رو میده. مرتب سازی کارت در یک جلسه حضوری یا انلاین انجام میشه. شرکتکنندگان کارتهای کاغذی یا برچسب ها یا موضوعات مختلف رو دریافت میکنن و از اونها خواسته میشه که اونها رو به یک شیوه منطقی مرتب کنن.
مرتبسازی کارت به شما کمک میکنه تا معماری اطلاعاتی (Information architecture) یک وبسایت یا برنامه رو مطابق با انتظارات کاربر طراحی کنین.
اصطلاح Case Study
مطالعه موردی بخش مهمی از نمونه کارهای شما در زمینه تجربه کاربری (UX) است. اینها فرآیندی که در حین یک پروژه طراحی دنبال کردید رو توضیح میده، مسئلهای که قصد حل اون رو داشتید، کاربرانی که برای حل این مسئله در موردشون مطالعه کردید، روش ها و روند هایی که برای رسیدن به راهحل استفاده کردید و نتیجه نهایی طراحی.
اصطلاح Clickstream Analysis
“تجزیه و تحلیل جریان کلیک”
ما طراحان تجربه کاربری (UX) از تجزیه و تحلیل روند یا جریان کلیک, برای به دست آوردن درک عمیقتری از رفتار کاربر استفاده میکنیم. تجزیه و تحلیل جریان کلیک, فعالیت کاربر رو در حین تعامل با یک محصول ثبت میکنه. به عبارت دیگه، توالی کلیکهایی که کاربر انجام میده یا صفحاتی که بازدید میکنه برای ما حائز اهمیته تا نقاط درد و شکست های کاربر رو شناسایی کنیم و بهبود بدیم.
اصطلاح Cognitive Load
“بار شناختی” یک تلاش ذهنی هست که یک کاربر برای پردازش اطلاعات، استدلال و تصمیمگیری نیاز داره. هنگامی که چیزهای جدیدی یاد میگیریم، مغز ما برای ذخیره اطلاعات جدید تلاش میکنه. اگر مقدار اطلاعاتی که باید پردازش بشه، بیش از توانایی ما برای پردازش اون باشه، کل عملکرد تحت تاثیر قرار میگیره. همین اتفاق در استفاده کاربر از یک محصول جدید هم رخ میده و وظیفه ما به عنوان طراح تجربه کاربری به حداقل رساندن این تلاش ذهنیه.
اصطلاح Competitor Analysis
به طور معمول، ما طراحان تجربه کاربری (UX) تحلیل رقبا رو در فاز تحقیقاتی یک پروژه طراحی انجام میدیم. با تحلیل رقبا،ما به محصولات رقیب در دامنه یا بازار خودمون نگاهی میاندازیم تا ببینیم کجا عملکرد خوبی دارن، نقاط ضعفشان کجاست و چه حسی در زمان استفاده از یک محصول مشابه پیدا میکنیم. تحلیل رقبا به ما کمک میکنه تا تصمیمات طراحی آگاهانه بگیریم.
اصطلاح Consistency
یکنوایی یک اصل کلیدی در طراحی تجربه کاربری (UX) هست. این اصل میگه که یک طراحی کاربرپسند همواره تجربهای یکنواخت ارائه میده. بلافاصله پس از آشنایی کاربر با محصول، میتونه به آسانی ازش استفاده کنه؛ نیازی به یادگیری روشهای جدید برای انجام وظایف یا حل مشکلات در هر مرحله نداره. به طور مختصر، یکنوایی ابهام را از بین میبره و کاربر در بخش های مختلف محصول لازم نیست چیزهای جدید رو یاد بگیره و میتونه از تجربیات قبلیش در همون محصول استفاده کنه.
اصطلاح Contextual Inquiry
بررسی زمینهای یک روش تحقیقی در زمینه تجربه کاربری (UX) است که شامل مصاحبه با کاربر و در عین حال مشاهده رفتار ها و احساسات و معاملات کاربر با محصول. به جای اینکه از کاربر سوالاتی در مورد تجربه خودش درباره محصول بپرسیم, اونها رو در حال انجام کار با محصول مشاهده میکنیم و سوالات خودمون رو مستقیماً با کاربر مطرح میکنیم تا هر گونه ابهام را برطرف کنیم.
اصطلاح Customer Experience
تجربه مشتری یا CX، تمام تجربهای هست که یک مشتری هنگام کار با محصول یا خدمات یا برند بدست میاره. UX و CX دو حوزه متمایز هستن، اما به عنوان یک طراح تجربه کاربری (UX)، مهمه که از این مفهوم آگاه باشیم و بفهمیم چگونه UX به تجربه کلی مشتری اضافه میکنه.
اصطلاح Dark UX
UX تاریک اصطلاحی است که هیچ وقت نمیخواهید به عنوان یک طراح تجربه کاربری اونو تجربه کنین چون به این معناست که طراحی به نحوی انجلم بشه که کاربر رو گول بزنه یا به طور ظریفی او رو به سمت یک عملی هدایت کنه که احتمالاً تماسل به انجام اون نداره. یک مثال کلاسیک از تجربه کاربری تاریک، ایجاد ابهام برای کاربران در هنگام لغو اشتراک اونهاست.
اصطلاح Decision Matrix
یک ماتریس تصمیم که گاهی به آن ماتریس اولویتبندی هم اطلاق میکنیم در واقع یک چارچوب برای ارزیابی و اولویتبندی ایدهها بر اساس یک مجموعه از معیارهای از پیشتعیین شده هست. در طراحی تجربه کاربری (UX)، این میتواند به شما کمک کنه تا گزینههای طراحی مختلف رو مقایسه کنین و تصمیمات آگاهانهتری بگیرین که این تصمیمات متناسب با نیازهای کاربر و در مقابلش زمان و منابع موجود قرار میگیره.
اصطلاح Design Debt
Design debt به وضعیتی اطلاق میشه که در طراحی تجربه کاربری (UX) به وجود میاد و معمولاً به مشکلاتی اشاره دارد که در نتیجه تصمیمهای اشتباه، نتایج ناموفق یا نادرست به وجود میان. این مشکلات ممکنه اثرات منفی بر توسعه آینده یک محصول داشته باشه.
اصطلاح Design deliverables
تحویلات طراحی، “چیزها” یا آثار ملموسی هستن که یک طراح تجربه کاربری (UX) در طول فرآیند طراحی ایجاد میکنه. تحویلات UX شامل مواردی مثل شخصیتها، نقشههای سفر کاربران، وایرفریم ها، و نمونههای اولیه (پروتوتایپ) هستن.
اصطلاح Design Patterns
الگوهای طراحی تجربه کاربری (UX) و رابط کاربری (UI)، اجزای طراحی قابل تکرار و قابل استفاده مجدد هستند که کاربران به طور معمول با اونها روبرو هستن. به عنوان مثال، سیستم مسیریابی (Breadcrumbs) یک الگوی طراحی است که برای نمایش مسیر کاربر از صفحه اصلی به صفحهای که در حال حاضر آن را مشاهده میکنه، استفاده میشه.
اصطلاح Design Sprint
طراحی اسپرینت توسط Jake Knapp ابداع شده و یک عملکرد به شدت محبوبه که فرآیند طراحی محصول رو فشرده و تسریع میکنه. ایده اینه که به سرعت یک پروتوتایپ رو در مدت پنج روز بسازیم و آزمایش کنیم، تا در واقع تیمهای طراحی به سرعت از مرحله مشکل به مرحله راهکار حرکت کنن. Lego، N26، Uber و Google چند نمونه از برندهای بزرگ هستن که از روش طراحی اسپرینت حمایت میکنن.
اصطلاح Design System
یک سیستم جامع شامل راهنمایی ها، کامپوننت ها، محدودیت های تعریف شده، رنگ ها، فونت ها و … که به طراحان UI کمک میکنه یک طراحی یکپارچه و متناسب داشته باشن.
اصطلاح Design Thinking
تفکر طراحی یک نوع فرایند هست که از پنج مرحله تشکیل شده: همدلی (با کاربر)، تعریف (مشکل)، ایدهپردازی (راهکارهای ممکن)، نمونهسازی و تست یا آزمایش که طراحی محصولات دیجیتالی و غیر دیجیتالی همچنین طراحی خدمات مورد استفاده قرار میگیره و برای حل مسائل خاص و چالشهایی در زمینه تجربه کاربری استفاده میشه.
اصطلاح Diary Study
مطالعه خاطرات یک روش تحقیقات تجربه کاربری (UX) هست که در فهم چگونگی رفتار کاربران در شرایط و محیطهای واقعی به دست میاد. در اجرای مطالعه خاطرات، از شرکتکنندگان پرسیده میشه که در یک دوره زمانی مشخص، یک خاطره یا ذهنیت از فعالیتها، افکار و احساسات خود رو در ارتباط با یک مسئله یا سناریو خاص اعلام کنن به عنوان مثال، اگه شما در حال طراحی یک اپلیکیشن خرید آنلاین مواد غذایی هستید، از شرکت کنندگان میخواهید یک خاطره درباره چگونگی نگرش فعلی آنها به وظیفه سفارش ارائه کنن.
اصطلاح UX Documentation
مستندسازی تجربه کاربری (UX) تمام مراحلی که در طول یک پروژه طراحی دنبال میکنین رو شامل میشه. مستند سازی یا تهیه اسناد این امکان رو به شما میده تا روند پروژه رو پیگیری کنین و یک منبع جامع برای تمام ذینفعان ایجاد کنین. مستندسازی تجربه کاربری میتونه هر چیزی رو شامل بشه مثل مشکل طراحی و زمانبندی پروژه تا خلاصهای از یافتههای تحقیق کاربری، ایدهها و طرحهای اولیه، و نتایج آزمایش ها.
اصطلاح Empathy
همدلی به همدردی با کاربر گفته میشه که اساس کار یک طراحی تجربه کاربری (UX) خوب است. همدلی به شما اجازه میده نیازها و نقاط درد کاربر رو درک کنین و به تبع اون، راهحلهایی طراحی و ارائه کنین.
اصطلاح Empathy Map
نقشه همدلی یک ابزار تصویرسازیه که توسط طراحان برای نمایش و خلاصه کردن آنچه از یک کاربر (یا گروهی از کاربران) میدونن استفاده میشه.
این نقشه از چهار بخش تشکیل شده: “میگوید”، “فکر میکند”، “انجام میدهد” و “احساس میکند” که یادداشتهایی رو درباره آنچه کاربر گفته برای ما مشخص میکنه (برای مثال، در طول یک مصاحبه)، آنچه که درباره یک محصول فکر میکنند، اقداماتی که در یک روند خاص انجام میدهند و اینکه در طول فرآیند چه احساسی دارن.
نقشه همدلی به شما کمک میکنه تا برای طراحی محصول متناسب با نیازهای کاربر اطلاعات کافی داشته باشید.
اصطلاح End User
کاربر نهایی به سادگی فردی است که برای او طراحی میکنیم. این فرد، کسی هست که از محصول یا خدمت شما استفاده خواهد کرد و میخواهید نیازها و نقاط درد او رو درک و حل کنین.
اصطلاح Ethical Design
“طراحی اخلاقی” به معنای ایجاد و طراحی محصولات، سرویسها یا تجربیات کاربری است که با اصول اخلاقی سازگار هستند. این اصول شامل حفظ حریم خصوصی، عدالت اجتماعی، احترام به تنوع فرهنگی و اجتناب از آسیبزایی برای کاربران میشوند.
اصطلاح Eye Tracking
ردیابی چشم یک روش تحقیقی در تجربه کاربریست تا حرکات چشم کاربران رو در حین نگاه به یک وبسایت ردیابی کنه. برای طراحان تجربه کاربری (UX)، این اطلاعات ارزشمندی فراهم میاره که به اونها نشون میده کدوم مناطق و عناصر طراحی بیشترین توجه رو جلب میکنن.
اصطلاح Fidelity
وفاداری برای توصیف کیفیت وایرفریم ها و پروتوتایپ ها استفاده میشه به عبارت دیگه، چقدر Wireframe و Prototype به شکل واقعی محصول نهایی شبیه هست.
وایرفریم های فیدیلیتی بافتهای بسیار ابتدایی هستند، در حالی که پروتوتایپ ها با وفاداری بالا شامل تصاویر و ویژگیهای تعاملی هستند که به دقت شبیه به نمای واقعی و رفتار یک وبسایت یا اپلیکیشن زنده هستند.
اصطلاح Figma
فیگما یکی از ابزارهای محبوب طراحی تجربه کاربری (UX) هست که برای ایجاد وایرفریم ها، ایجاد دیزاین سیستم ها، همکاری تیمی و موارد دیگه استفاده میشه. این به طور مستقیم یک اصطلاح UX نیست و یک نرم افزار کاربردی در اینحوزه هست.
اصطلاح Flat Design
طراحی فلت یک سبک یا زبان طراحی است که از عناصر ساده دو بعدی و رنگهای روشن استفاده میکنه. طراحی فلت ساده و شفاف و واکنشپذیره.
اصطلاح Focus Group
یکی دیگه از روشهای تحقیقات تجربه کاربری (UX)، گروههای کانونی هست که یک دسته کوچک از کاربران رو جمعآوری میکنیم تا درباره مسائل و نگرانیهای مربوط به ویژگیهای یک محصول بحث کنیم.
شرکت کنندگان در گروههای کانونی توسط پژوهشگر پروژه نظارت میشوند، اما خودشان متوجه این مورد نخواهند بود و حس آزادانه ای رو تجربه میکنن. این میتونه منجر به نتایج بسیار صادقانه بشه و امکان جمعآوری دیدگاههای مختلف رو فراهم میکنه.
اصطلاح Full-stack Designer
طراح فول استک یا طراح چند لایه به فردی گفته میشه که مهارتها و دانش لازم برای مدیریت تمام تخصص ها و لایه های روند طراحی و توسعه محصول رو داره.
در حالی که بیشتر طراحان عمدتاً در یک حوزه خاص مانند طراحی تجربه کاربری (UX) یا طراحی رابط کاربری (UI) تخصص دارند.
اصطلاح Gestalt Principles
اصول گشتالت از حوزه روانشناسی مشتق شدهاند و در واقع مجموعهای از قوانین هستن که نحوه سازماندهی و تفسیر دادههای بصری توسط ذهن ما رو توصیف میکنن.
اصول گشتالت میتونن برای تصمیمگیری در طراحی و شکلدهی به تجربه کاربری استفاده بشن. به عنوان مثال، قانون نزدیکی اظهار میکنه که عناصری که نزدیک به یکدیگر قرار دارند، به نظر مرتبطتر از عناصری میان که از هم فاصله دارن.
اگه شما بر اساس قانون نزدیکی یک وبسایت رو طراحی کنین، عناصر مرتبط را به هم نزدیکتر گروهبندی میکنین.
اصطلاح Grid System
سیستم گرید یکی از اصطلاحات ux در اصل مجموعهای از ردیف ها و ستون است که به شما مناطقی را با خطوط راهنما نشان میدهد تا عناصر مختلف را در آن قرار دهید. این امر ساختار طراحی را در صفحات مختلف راحتتر میکنه.
اصطلاح Heatmap
نقشه گرما یک تصویرسازی داده است که به طور حرفهای نشان میده چگونه و در کجا کاربران زمان خودشون رو در وبسایت شما صرف کردن.
نواحی قرمز در نقشه گرما مناطق محبوب وبسایت رو نشان میده، در حالی که نواحی آبی کمترین توجه رو جلب کردند.
نقشه گرما یکی دیگه از ابزارهای استفاده شده توسط طراحان تجربه کاربری (UX) هست تا به وسیله اون طراحان درک کنن چگونه کاربران رفتار میکنن و مطابق اون طراحی کنن.
اصطلاح Heuristics
هوریستیک یکی از اصطلاحات ux، یک مفهوم دیگه در زمینه روانشناسی و تجربه کاربرب هست که یک اختصار ذهنیه که افراد رو قادر میسازه به سرعت مسائل رو حل کنن و تصمیماتی رو بر اساس آنچه از تجارب گذشته آموختن، بگیرند.
در زمینه تجربه کاربری (UX)، ما از ارزیابی هوریستیک برای ارزیابی قابلیت استفاده یک رابط دیجیتال استفاده میکنیم.
اصطلاح Hick’s law
بر اساس قانون هیک، یکی از اصطلاحات ux هر چه کاربر گزینهها یا انتخابهای بیشتری داشته باشه، زمان بیشتری برای او طول میکشه تا تصمیم بگیره یا مسیری رو انتخاب کنه.
در زمینه تجربه کاربری (UX)، هدف اینه که تعداد گزینههای موجود برای کاربر حداقل باشه تا بتونه به سرعت و به راحتی از محصول بدون احساس نامطلوب استفاده کنه .
اصطلاح HMW
وقتی در حال حل کردن یک مشکل تجربه کاربری (UX) هستین و سعی دارین به ایده های جدید فکر کنین، میتونین مسئله رو به عنوان یک سوال “چگونه میتوانیم؟” فرموله کنین.
به عنوان مثال، اگه کاربران مشکلی در پررکزدن فرم درخواست دارن و اغلب اون رو اشتباه پر میمیکنن، میتونین این موضوع رو به یک سوال چگونه میتونیم (HMW) تبدیل کنین: “چگونه میتوانیم فرم درخواست رو بهبود بخشیم تا برای کاربران آسان تر بشه که اون رو به درستی پر کنن؟”
اصطلاح Ideation
آیدیتیشن یا ایده پردازی یکی از اصطلاحات ux به خلق تعداد زیادی ایده و راهحل احتمالی میگیم، بدون در نظر گرفتن یا ارزیابی امکانپذیر بودن اونها.
در مرحله ایده پردازی، تمرکز بر روی تعداد ایدهها بیشتر از کیفیت اونهاست. برخی از تکنیکهای محبوب ایده پردازی شامل جلسات برین استورمینگ، بادیاستورمینگ و روش SCAMPER میشن.
اصطلاح Inclusive design
گروه نیلسن نورمن طراحی همگانی رو مجموعهای از روشها توصیف میکنه که برای ایجاد محصولاتی که افراد با تمام زمینهها و تواناییها بتونن اون رو درک و استفاده کنن.
این ممکنه به مسائلی مثل دسترسی، سن، وضعیت اقتصادی، موقعیت جغرافیایی، زبان، نژاد و موارد دیگه بپردازه. در نهایت، طراحی همگانی به معنای طراحی تجربه ای هست که همه رو در بر میگیره و برای همه مفیدو کاربردیه.
اصطلاح Information architecture
در طراحی تجربه کاربری (UX)، معماری اطلاعات نحوه سازماندهی اطلاعات و محتوای موجود در یک محصول رو مدنظر قرار میده.
اگه شما در حال طراحی یک وبسایت هستین، اینکه چه اطلاعاتی با چه شکلی و در کجای وب سایت در اولویت بالاتر یا پایینتر قرار بگیره بسیار حائز اهمیته. معماری اطلاعات متناسب برای یک تجربه کاربری خوب بسیار حیاتی است.
اصطلاح Interaction design
طراحی تعاملی (یا IxD) یکی از اصطلاحات ux زیرمجموعهای از تجربه کاربری (UX) است. به سادگی، طراحی تعاملی تعامل بین کاربران و محصولات رو در نظر میگیره در حالی که تجربه کاربری به تجربه کلی از یک محصول اشاره داره.
پنج بخش طراحی تعاملی شامل کلمات، جلوه های بصری، اشیاء یا فضاهای فیزیکی، زمان و رفتار است.
اصطلاح Intuitive design
“به سادگی قابل فهم” عبارتیست که در دنیای تجربه کاربری (UX) بارها و بارها میشنوید. طراحی به سادگی قابل فهم هدفی هست که حرفهایهای UX به دنبال اون هستند؛ این نوع طراحی، طراحی است که کاربر میتونه فوراً اون رو درک کنه و بدون نیاز به هیچ گونه آموزش یا دستورالعملی استفاده کنه.
اصطلاح Ethnographic Studies
مطالعات اتنوگرافیک (Ethnographic studies) یکی از اصطلاحات ux یک روش تحقیقی در علوم اجتماعیه که به منظور درک عمیق و توصیف دقیق فرهنگها و جوامع انسانی به کار میره.
این روش اصولاً از مشاهده مستقیم و حضور فعال در زندگی روزمره افراد و گروههای مورد مطالعه برای جمعآوری دادهها استفاده میکنه.
اصطلاح Shadow Sessions
مفهوم “Shadow Sessions” یا “جلسات سایه” یکی از اصطلاحات ux در حوزه طراحی تجربه کاربری (UX) به یک فرآیند مرتبط با آموزش و ارتقاء مهارتهای طراحان UX میپردازه.
این مفهوم معمولاً به این ویژگی اشاره داره که یک طراح تجربه کاربری به طور غیررسمی یا مخفیانه در جلسات یا پروژههای دیگر شرکت میکنه و به عنوان یک “سایه” (Shadow) در کنار یک طراح دیگه حضور پیدا میکنه تا بتونه رفتار ها طراح اصلی رو تحلیل و بررسی کنه.
هدف اصلی از این جلسات به اشتراک گذاری تجربیات و آموختههای طراحانه و طراحان سایه فرصت دارن از تجربیات دیگران استفاده کنن و از دانش افراد مختلف سازمان بهرهمند بشن.
اصطلاح Google Analytics
گوگل انالیتیکس یکی از اصطلاحات ux یک ابزار بسیار حرفه ای و یکپارچه هست که میتونه آمار و اطلاعات دقیقی رو برای تجربه و تحلیل در اختیار ما قرار بده تا بتونیم کاربرانمون که از محصول (وب سایت) استفاده میکنن رو بهتر بشناسیم و بتونیم بهبود هایی رو لحاظ کنیم.
اصطلاح Tree Testing
آزمون درختی به شما این امکان را میده که ساختار منو ها رو در شکلهای ابتدایی به کاربران نشان بدید، بدون اینکه نگران طرح و طراحی بشید.
از کاربران درخواست میکنیم که یک سری وظایف رو انجام بدن و با استفاده از ساختار سایت، به دنبال موارد خاصی بگردن. معمولاً جلسات آزمون درختی به مدت کوتاهی انجام میشن و تقریباً حدود 15-20 دقیقه طول میکشن.
اصطلاح Dark Pattern
الگوی تاریک یک رابط کاربری هست که برای فریب کاربران برای انجام کارهایی مانند خرید اشتراک یا ثبت نام ایجاد میشه. این الگو ها بر تجربه کاربر اثر بسیار منفی داره چون کاربر رو مجبور میکنه برای چیزی اقدام کنه که نیازی بهش نداره.